ماجرای مباهله چیست؟؟؟
?پيشزمينه مباهله ?
نجران يكي از شهرهاي منطقه حجاز است كه در مرز يمن قرار دارد . در صدر اسلام، اهالي آنجا طبق آئين مسيحيت ميزيستند، تا اينكه در سال دهم هجرت، پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله توسط خالد بن وليد اهالي آن منطقه را به اسلام دعوت فرمود و گروه بسياري مسلمان شدند، ولي عدهاي نيز در كيش نصرانيت باقي ماندند .
به دنبال اين حادثه، حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله نامهاي به بزرگان نصاراي نجران نوشت .
در اين نامه آمده بود: «به نام خداوند يگانه؛ خداي ابراهيم و اسحاق و يعقوب . از محمد پيامبر و
1- . خالد بن وليد قبل از صلح حديبيه و در سال ششم هجري به همراه عمرو بن عاص مسلمان شد. پدر او وليد بن مغيره يكي از بزرگان و متنفذان قريش بود. او در موارد متعددي فرماندهي لشكر اسلام را به عهده ميگرفت و بعدها به عنوان يكي از كشورگشايان مسلمان مطرح گرديد. برخي از اعمال نارواي وي موجب شد كه او به عنوان فردي خشن، ضعيف الايمان، مخالف اهل بيت عليهم السلام، خودخواه و هواپرست، شناخته شود. قتل عام قبيله بني خزيمه در يمن، شركت در هجوم به خانه فاطمه زهرا عليها السلام، كشتن مالك بن نويره و تعرض به ناموس وي بخاطر مخالفت با ابوبكر، پذيرش دستور ابابكر در كشتن علي عليه السلام (كه بعدا ابوبكر پشيمان شد) ، نمونههايي از سابقه ننگين وي را نشان ميدهد. او در سال 21 ه. ق در زمان خلافت عمر درگذشت. عبدالرحمن بن خالد از فرزندان وي بود كه در جنگ صفين با علي عليه السلام جنگيد و مهاجر بن خالد فرزند ديگر او بود، كه بر خلاف برادرش در جبهه حق از علي عليه السلام دفاع كرد.
فرستاده خداوند متعال به بزرگترين روحاني مسيحيان نجران . من شما را از پرستش بندگان به پرستش خداوند يكتا دعوت ميكنم . اگر ميخواهيد مسلمان شويد و اگر اسلام را نميپذيريد بايد جزيه بدهيد و گرنه به شما اعلان جنگ ميدهم .
آنان بعد از رسيدن نامه پيامبر صلي الله عليه و آله به هراس افتادند و بعد از مشورت با هيئتي مركب از چهارده نفر و به سرپرستي سه كشيش به نامهاي اهتم، عاقب و سيد به مدينه آمدند .
هيئت روحانيون اعزامي از نجران، وارد مدينه شدند و مستقيما در مسجد، به حضور پيامبر صلي الله عليه و آله رسيدند . آنها وقتي احساس كردند كه زمان عبادتشان فرا رسيده است، ناقوس را براي اعلام نماز به صدا درآوردند . ياران پيامبر صلي الله عليه و آله با مشاهده اين وضع ناراحت شده و گفتند: يا رسول الله! در مسجد شما صداي ناقوس؟! فرمود: بگذاريد عبادتشان تمام شود، آنگاه آنها را به اينجا دعوت كنيد!
آنان بعد از اداي مراسم عبادت، به محضر پيامبر صلي الله عليه و آله آمدند وبه رسول خدا صلي الله عليه و آله گفتند: شما چه ادعائي داريد؟ فرمود: «من مردم را به آئين توحيد دعوت ميكنم و از آنان ميخواهم كه: شهادت بدهند.
خدائي جز خداي يگانه وجود ندارد ومن پيامبر خدا هستم . از منظر دين من عيسي بن مريم بنده و مخلوق خداوند عالميان است . غذا ميخورد و آب مينوشد وسخن ميگويد . »
روحانيون مسيحي نجران پرسيدند: «اگر او بنده خداست، پس پدرش كيست؟!»
در همين حال به پيامبر صلي الله عليه و آله وحي نازل شد كه از آنها بپرس، درباره حضرت آدم چه ميگوييد؟ آيا او بنده خدا و مخلوق خدا نبود كه مانند ساير بندگان ميخورد و مينوشيد و سخن ميگفت؟!
وقتي پيامبر صلي الله عليه و آله از آنان سؤال كرد، پاسخ دادند: آري او چنين بود . پيامبر صلي الله عليه و آله پرسيد: بسيار خوب! پدر آدم كه بود؟ آنان در جواب عاجز شدند و با حالتي حيرت زده به همديگر نگاه كردند .
در آن حال خداوند متعال اين آيه را فرستاد: «ان مثل عيسي عندالله كمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له كن فيكون» ۱ ؛ «مثل عيسي در نزد خدا، همچون آدم است، كه او را از خاك آفريد و سپس به او فرمود: موجود باش! او موجود شد . »
بنابراين آيه، ولادت عيسي عليه السلام بدون پدر، هرگز نميتواند دليل الوهيت او باشد، وگرنه بايد حضرت آدم را به خدا بودن شايستهتر دانست كه نه پدر دارد و نه مادر
1- . آل عمران/59.
?برگرفته از مقاله مباهله روشن ترین دلیل باورهای شیعه نوشته عبدالکرم پاک نیا
آخرین نظرات