[آغاز بهار]
چه مىبايد خورد؟
و يستعمل فيه من الغذاء اللطيف و اللحوم و البيض النيمبرشت و يشرب الشراب بعد تعديله بالماء.
در ماه اول بهار بيشتر غذائى كه مناسب است عبارتست از خوراكيهاى لطيف و گوشت و تخم مرغ نيم برشت و نوشيدن شربتى كه بعدا وصفش خواهد آمد پس از آنكه با آب خالص تعديلش كرده باشند.
مقصود از خوراكيهاى لطيف چيزهائى است كه بآسانى هضم و جذب بدن گردد و مواد زائدش كمتر باشد در فصل بهار چون سلولهاى بدن ما باقتضاى عوامل طبيعى كه در آن موجود است بيشتر از ساير فصول در فعاليتاند جهاز بدن سلولهاى مرده را بصورتهاى مختلف خارج كرده و سلولهاى جوان و تازه را جانشين آنها ميگرداند قهرا بغذائى بيشتر محتاج است كه مصالح ساختمانى تن را سريعتر تهيه كند و فضولات و مواد مدفوعى آن كمتر باشد.
گوشتها در صورتى كه با شرائط بهداشت فراهم شوند از جمله همان غذاهاى لطيف است زيرا بدن ما چنان كه در جاى خود مسلم شده تقريبا از تمام عناصر وجود ساخته و تركيب شده است و همه آنها در تجديد مواد بدن (بدل ما يتحلل) لازم است با اين فرق كه بعضى بىواسطه و بعض ديگر با واسطه داخل بدن مىشوند، خاك و آب خصوص آب دريا تمام مواد لازم را در بر دارند ولى ما نمىتوانيم خاك بخوريم و مدام آب بنوشيم ما بايد آن مواد را بوسيله گياه و حيوان وارد بدن
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 120
كنيم همچنين نميتوانيم پيوسته گياهخوار باشيم بلكه قسمتى از املاح لازم را كه خاك و آب بگياه داده بايد از حيوان بگيريم خلاصه معده ما بعضى از خوراكيها را مستقيما در خود هضم ميكند و برخى بايد در معده گياه هضم شود و هضم دومش در معده ما صورت گيرد بعضى ديگر بايد در معده حيوان نيز هضم شود و هضم سومش وظيفه ما خواهد بود.
گوشت:
در زيانهاى گوشت بسيار خوانده و شنيدهايد و چنانچه ميدانيد برگشت همهى آنها بافراط و زيادهروى در اوست و گر نه گوشت در صورتى كه با اصول صحيح تهيه شود اگر غذاى لازم انسان نباشد بسيار بجا و سودمند است بلكه با در نظر گرفتن تجربيات و كشفيات دقيق روحى بايد گفت گوشت از غذاهاى لازم بشر است.
عدهاى از دانشمندان اروپا بر عليه گوشت اعلاميههائى منتشر كردند (زيرا گوشتخوارى در اروپا بيش از ساير كشورها رواج دارد بطورى كه خوراك گوشتى روزانه آنها بيش از نان و حبوبات ميباشد و بر اثر اين افراط با آنكه وسائل مصنوعى بهداشتى آنها كاملتر است بيماريهائى مانند پوك شدن استخوان، ضعف غدد بدن و بهم خوردن نظم لولههاى هاضمه و در نتيجه سوء هاضمه و تخامه- حصبه- وباء- سل و سرطان- امراض كبد- تورم امعاء- مرض قند- آپانديس- بيمارىهاى معدى و رودهاى خصوص انسداد روده- يبوست و امراض ديگر كه همه از عوارض گوشتخوارى افراطى است بسيار ديده مىشود).
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 121
آنها در نشريههاى خود جدا با گوشت مبارزه و آنها را مهلك بشر معرفى كردهاند و معتقدند كه بايد بطور كلى گوشت را از رديف غذائى بشر حذف نمود.
اما همان طور كه گفتيم اين زيانها اگر مستقيما مربوط بگوشت باشد از جهت افراط در آن و عدم رعايت اصول بهداشت (از قبيل ذبح و شكار و نگهداشتن و پختن) است و ربطى باصل خوردن گوشت ندارد.
بدى افراط در خوردن گوشت در مكتب انبياء و اسلام از مسلماتست و بحد شهرتست كه امير المؤمنين عليه السّلام ميفرمود: «شكمهاى خود را گورستان حيوانات قرار ندهيد.» در هر حال گوشت تا اندازهاى براى بشر لازم است، دكتر غياث الدين جزايرى مينويسد: از جمله موادى كه در ساختمان بشر ضرورت دارد مواد بيض البيضى است كه براى هر كيلوگرم وزن آدم 75/ 1 گرم در شبانه روز مورد نياز ميباشد.
اين ماده را بآسانى ميتوان از گوشت مختصرى تهيه كرد در صورتى كه اگر بخواهيم فقط از سبزيجات و غلات بگيريم حد اقل بايستى در شبانهروز بيست و پنج كيلو از آنها را بخوريم.
تقريبا 18 در 100 مواد غذائى ما را مواد بياض البيضى تشكيل ميدهد و بيشتر از آن براى بدن سم است و از اين مقدار هشت درصد آن را از لبنيات و غلات و ميوهجات بايد تهيه كنيم ده درصد بقيه را از گوشت و احشاء حيوانى ولى نبايد از صد گرم در بيست و چهار ساعت تجاوز نمايد انسان در شبانه روز حد اقل پنجاه ميلى گرم ويتامين پ پ
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 122
لازم دارد در صورتى كه ميوهها و سبزيها فقط يك ميلى گرم در صد گرم از اين ويتامين دارند و اگر انسان بخواهد آن را از نباتات تأمين كند بايد حد اقل پنج كيلو غذا بخورد و حال آنكه معده انسان چنين گنجايشى ندارد.
گوشت در ميان خوراكيها بيش از هر چيز محرك اعصاب است، حيواناتى كه گوشتخوار هستند حركات عصبى آنها فوق العاده است يكنوع جرأت و استقلالى در آنها ديده مىشود كه جز با مكر و تدبير نميشود بر آنها مسلط شد.
گوشت خوردن روح تسخير و بلند پروازى را كامل ميكند و توجه باينكه حيوان مأكول انسان و قربانى اوست شخص را گردن فراز و عالى همت ميگرداند.
تخم مرغ:
جهاتى را كه در بيان لزوم گوشت در تغذيه بشر خوانديد با كمى اختلاف در مورد تخم مرغ نيز هست يعنى مثلا موادى كه داراى بياض- البيضى است در تخم مرغ بحد كافى وجود دارد.
اين مواد است كه بگوشت بدن ما خاصيت ارتجاعى ميدهد و خوراك خون ما ميباشد، فرمانهائى كه در معده ما زندگى ميكنند از اين مواد تغذيه مينمايند غدد ما براى ترشحات خود بمواد بياض البيضى احتياج دارند.
مواد بياض البيضى خون را ترش ميكنند و تعادل ترشى و قليائى آن را حفظ مينمايند از جمله ويتامينهائى كه خيلى در ساختمان بدن و حفظ نظام آن مدخليت دارد ويتامين (ئى) است و بستگى كاملى
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 123
با موضوع شهوت و نسل دارد.
تخم مرغ سرشار از اين نوع ويتامين است لذا در مورد كسانى كه بكمى نسل دچارند توصيه شده.
كمبود اين ويتامين عوارضى مانند عقيم شدن، سقط جنين، عنن، اختلال اعصاب و عضلات و ضعف قواى باصره و سامعه و بچه نارس متولد شدن و غيره را در بر دارد. ويتامين ح كه كمبود آن ضايعاتى را از قبيل امراض پوستى و لكنت زبان پديد مىآورد در زرده تخم مرغ بسيار يافت مىشود. قديمىها به كودكان خود كه لكنت زبان داشتند تخم كبوتر ميدادند.
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 124
از چه پرهيز كنيم؟
و يتقى فيه اكل البصل و الثوم و الحامض.
در فصل بهار بايد از خوردن پياز و سير و ترشى پرهيز كرد.
ظاهرا مقصود از كلمه حامض مطلق ترشى نيست بلكه مراد سركه است زيرا ترشيهاى ديگر بمقدارى كه قابل توجه باشد در دسترس مردم آن عصر نبوده علاوه اطلاقات عبارات عربى اين حدس را تقويت ميكند مع ذلك ممكن است مراد مطلق ترشيها باشد با توجه باينكه ميوههاى اول فصل بهار غالبا كال و نارس و تلخ و ترش ميباشد اثبات زيان مصرف آنها محتاج بدلايل زياد نيست.
در اين فصل از خوردن بيشتر ترشيها بايد پرهيز كرد زيرا خوردن سركه خصوص ميوههاى نارس قلب را ضعيف ميگرداند و خون را رقيق كرده بهيجان مىآورد از طرفى مقتضاى فصل بهار نيز آنست كه خون زياد شود و بهيجان بيايد و معلوم است كه ضعف دستگاه قلب و هيجان خون با هم مناسبتى ندارند بسا موجبات سكته قلبى را فراهم خواهد آورد. در فصل بهار پياز و سير نيز نبايد خورد زيرا از جمله خواص اين دو ميوه گياهى آنست كه فشار خون را پائين مىآورد و معلومست كه با هيجان خون بهيچ وجه صلاحيت ندارد.
از خواص ديگر سير و پياز آنست كه هر دو منوم هستند و خواب را زياد ميكنند و اقتضاى فصل بهار و هواى آن نيز همين است بنا بر اين مصرف اين دو ميوه خواب را بيشتر از حد لزوم زياد كرده و موجب
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 125
بىنظمى و اختلال ميگردد.
از خواص ديگر اين دو، تحريك قوه باه و شهوت است. اين خاصيت در خود فصل و جنبش خون نيز هست و با خوردن سير و پياز زيادتر از حد صلاح غريزه جنسى بجنبش مىآيد ديگر آنكه سير و پياز بلغم را كم مىكند و خود فصل نيز مقتضى كم شدن بلغم است.
بنا بر اين خوردن آن اخلاط اربعه را بيش از حد كاهش داده و بدن را آماده بيماريها ميگرداند.[1]
[1] على بن موسى، امام هشتم عليه السلام، طبّ الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى - تهران، چاپ: ششم، 1381ش.
[آغاز بهار]
چه مىبايد خورد؟
و يستعمل فيه من الغذاء اللطيف و اللحوم و البيض النيمبرشت و يشرب الشراب بعد تعديله بالماء.
در ماه اول بهار بيشتر غذائى كه مناسب است عبارتست از خوراكيهاى لطيف و گوشت و تخم مرغ نيم برشت و نوشيدن شربتى كه بعدا وصفش خواهد آمد پس از آنكه با آب خالص تعديلش كرده باشند.
مقصود از خوراكيهاى لطيف چيزهائى است كه بآسانى هضم و جذب بدن گردد و مواد زائدش كمتر باشد در فصل بهار چون سلولهاى بدن ما باقتضاى عوامل طبيعى كه در آن موجود است بيشتر از ساير فصول در فعاليتاند جهاز بدن سلولهاى مرده را بصورتهاى مختلف خارج كرده و سلولهاى جوان و تازه را جانشين آنها ميگرداند قهرا بغذائى بيشتر محتاج است كه مصالح ساختمانى تن را سريعتر تهيه كند و فضولات و مواد مدفوعى آن كمتر باشد.
گوشتها در صورتى كه با شرائط بهداشت فراهم شوند از جمله همان غذاهاى لطيف است زيرا بدن ما چنان كه در جاى خود مسلم شده تقريبا از تمام عناصر وجود ساخته و تركيب شده است و همه آنها در تجديد مواد بدن (بدل ما يتحلل) لازم است با اين فرق كه بعضى بىواسطه و بعض ديگر با واسطه داخل بدن مىشوند، خاك و آب خصوص آب دريا تمام مواد لازم را در بر دارند ولى ما نمىتوانيم خاك بخوريم و مدام آب بنوشيم ما بايد آن مواد را بوسيله گياه و حيوان وارد بدن
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 120
كنيم همچنين نميتوانيم پيوسته گياهخوار باشيم بلكه قسمتى از املاح لازم را كه خاك و آب بگياه داده بايد از حيوان بگيريم خلاصه معده ما بعضى از خوراكيها را مستقيما در خود هضم ميكند و برخى بايد در معده گياه هضم شود و هضم دومش در معده ما صورت گيرد بعضى ديگر بايد در معده حيوان نيز هضم شود و هضم سومش وظيفه ما خواهد بود.
گوشت:
در زيانهاى گوشت بسيار خوانده و شنيدهايد و چنانچه ميدانيد برگشت همهى آنها بافراط و زيادهروى در اوست و گر نه گوشت در صورتى كه با اصول صحيح تهيه شود اگر غذاى لازم انسان نباشد بسيار بجا و سودمند است بلكه با در نظر گرفتن تجربيات و كشفيات دقيق روحى بايد گفت گوشت از غذاهاى لازم بشر است.
عدهاى از دانشمندان اروپا بر عليه گوشت اعلاميههائى منتشر كردند (زيرا گوشتخوارى در اروپا بيش از ساير كشورها رواج دارد بطورى كه خوراك گوشتى روزانه آنها بيش از نان و حبوبات ميباشد و بر اثر اين افراط با آنكه وسائل مصنوعى بهداشتى آنها كاملتر است بيماريهائى مانند پوك شدن استخوان، ضعف غدد بدن و بهم خوردن نظم لولههاى هاضمه و در نتيجه سوء هاضمه و تخامه- حصبه- وباء- سل و سرطان- امراض كبد- تورم امعاء- مرض قند- آپانديس- بيمارىهاى معدى و رودهاى خصوص انسداد روده- يبوست و امراض ديگر كه همه از عوارض گوشتخوارى افراطى است بسيار ديده مىشود).
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 121
آنها در نشريههاى خود جدا با گوشت مبارزه و آنها را مهلك بشر معرفى كردهاند و معتقدند كه بايد بطور كلى گوشت را از رديف غذائى بشر حذف نمود.
اما همان طور كه گفتيم اين زيانها اگر مستقيما مربوط بگوشت باشد از جهت افراط در آن و عدم رعايت اصول بهداشت (از قبيل ذبح و شكار و نگهداشتن و پختن) است و ربطى باصل خوردن گوشت ندارد.
بدى افراط در خوردن گوشت در مكتب انبياء و اسلام از مسلماتست و بحد شهرتست كه امير المؤمنين عليه السّلام ميفرمود: «شكمهاى خود را گورستان حيوانات قرار ندهيد.» در هر حال گوشت تا اندازهاى براى بشر لازم است، دكتر غياث الدين جزايرى مينويسد: از جمله موادى كه در ساختمان بشر ضرورت دارد مواد بيض البيضى است كه براى هر كيلوگرم وزن آدم 75/ 1 گرم در شبانه روز مورد نياز ميباشد.
اين ماده را بآسانى ميتوان از گوشت مختصرى تهيه كرد در صورتى كه اگر بخواهيم فقط از سبزيجات و غلات بگيريم حد اقل بايستى در شبانهروز بيست و پنج كيلو از آنها را بخوريم.
تقريبا 18 در 100 مواد غذائى ما را مواد بياض البيضى تشكيل ميدهد و بيشتر از آن براى بدن سم است و از اين مقدار هشت درصد آن را از لبنيات و غلات و ميوهجات بايد تهيه كنيم ده درصد بقيه را از گوشت و احشاء حيوانى ولى نبايد از صد گرم در بيست و چهار ساعت تجاوز نمايد انسان در شبانه روز حد اقل پنجاه ميلى گرم ويتامين پ پ
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 122
لازم دارد در صورتى كه ميوهها و سبزيها فقط يك ميلى گرم در صد گرم از اين ويتامين دارند و اگر انسان بخواهد آن را از نباتات تأمين كند بايد حد اقل پنج كيلو غذا بخورد و حال آنكه معده انسان چنين گنجايشى ندارد.
گوشت در ميان خوراكيها بيش از هر چيز محرك اعصاب است، حيواناتى كه گوشتخوار هستند حركات عصبى آنها فوق العاده است يكنوع جرأت و استقلالى در آنها ديده مىشود كه جز با مكر و تدبير نميشود بر آنها مسلط شد.
گوشت خوردن روح تسخير و بلند پروازى را كامل ميكند و توجه باينكه حيوان مأكول انسان و قربانى اوست شخص را گردن فراز و عالى همت ميگرداند.
تخم مرغ:
جهاتى را كه در بيان لزوم گوشت در تغذيه بشر خوانديد با كمى اختلاف در مورد تخم مرغ نيز هست يعنى مثلا موادى كه داراى بياض- البيضى است در تخم مرغ بحد كافى وجود دارد.
اين مواد است كه بگوشت بدن ما خاصيت ارتجاعى ميدهد و خوراك خون ما ميباشد، فرمانهائى كه در معده ما زندگى ميكنند از اين مواد تغذيه مينمايند غدد ما براى ترشحات خود بمواد بياض البيضى احتياج دارند.
مواد بياض البيضى خون را ترش ميكنند و تعادل ترشى و قليائى آن را حفظ مينمايند از جمله ويتامينهائى كه خيلى در ساختمان بدن و حفظ نظام آن مدخليت دارد ويتامين (ئى) است و بستگى كاملى
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 123
با موضوع شهوت و نسل دارد.
تخم مرغ سرشار از اين نوع ويتامين است لذا در مورد كسانى كه بكمى نسل دچارند توصيه شده.
كمبود اين ويتامين عوارضى مانند عقيم شدن، سقط جنين، عنن، اختلال اعصاب و عضلات و ضعف قواى باصره و سامعه و بچه نارس متولد شدن و غيره را در بر دارد. ويتامين ح كه كمبود آن ضايعاتى را از قبيل امراض پوستى و لكنت زبان پديد مىآورد در زرده تخم مرغ بسيار يافت مىشود. قديمىها به كودكان خود كه لكنت زبان داشتند تخم كبوتر ميدادند.
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 124
از چه پرهيز كنيم؟
و يتقى فيه اكل البصل و الثوم و الحامض.
در فصل بهار بايد از خوردن پياز و سير و ترشى پرهيز كرد.
ظاهرا مقصود از كلمه حامض مطلق ترشى نيست بلكه مراد سركه است زيرا ترشيهاى ديگر بمقدارى كه قابل توجه باشد در دسترس مردم آن عصر نبوده علاوه اطلاقات عبارات عربى اين حدس را تقويت ميكند مع ذلك ممكن است مراد مطلق ترشيها باشد با توجه باينكه ميوههاى اول فصل بهار غالبا كال و نارس و تلخ و ترش ميباشد اثبات زيان مصرف آنها محتاج بدلايل زياد نيست.
در اين فصل از خوردن بيشتر ترشيها بايد پرهيز كرد زيرا خوردن سركه خصوص ميوههاى نارس قلب را ضعيف ميگرداند و خون را رقيق كرده بهيجان مىآورد از طرفى مقتضاى فصل بهار نيز آنست كه خون زياد شود و بهيجان بيايد و معلوم است كه ضعف دستگاه قلب و هيجان خون با هم مناسبتى ندارند بسا موجبات سكته قلبى را فراهم خواهد آورد. در فصل بهار پياز و سير نيز نبايد خورد زيرا از جمله خواص اين دو ميوه گياهى آنست كه فشار خون را پائين مىآورد و معلومست كه با هيجان خون بهيچ وجه صلاحيت ندارد.
از خواص ديگر سير و پياز آنست كه هر دو منوم هستند و خواب را زياد ميكنند و اقتضاى فصل بهار و هواى آن نيز همين است بنا بر اين مصرف اين دو ميوه خواب را بيشتر از حد لزوم زياد كرده و موجب
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 125
بىنظمى و اختلال ميگردد.
از خواص ديگر اين دو، تحريك قوه باه و شهوت است. اين خاصيت در خود فصل و جنبش خون نيز هست و با خوردن سير و پياز زيادتر از حد صلاح غريزه جنسى بجنبش مىآيد ديگر آنكه سير و پياز بلغم را كم مىكند و خود فصل نيز مقتضى كم شدن بلغم است.
بنا بر اين خوردن آن اخلاط اربعه را بيش از حد كاهش داده و بدن را آماده بيماريها ميگرداند.
[آغاز بهار]
چه مىبايد خورد؟
و يستعمل فيه من الغذاء اللطيف و اللحوم و البيض النيمبرشت و يشرب الشراب بعد تعديله بالماء.
در ماه اول بهار بيشتر غذائى كه مناسب است عبارتست از خوراكيهاى لطيف و گوشت و تخم مرغ نيم برشت و نوشيدن شربتى كه بعدا وصفش خواهد آمد پس از آنكه با آب خالص تعديلش كرده باشند.
مقصود از خوراكيهاى لطيف چيزهائى است كه بآسانى هضم و جذب بدن گردد و مواد زائدش كمتر باشد در فصل بهار چون سلولهاى بدن ما باقتضاى عوامل طبيعى كه در آن موجود است بيشتر از ساير فصول در فعاليتاند جهاز بدن سلولهاى مرده را بصورتهاى مختلف خارج كرده و سلولهاى جوان و تازه را جانشين آنها ميگرداند قهرا بغذائى بيشتر محتاج است كه مصالح ساختمانى تن را سريعتر تهيه كند و فضولات و مواد مدفوعى آن كمتر باشد.
گوشتها در صورتى كه با شرائط بهداشت فراهم شوند از جمله همان غذاهاى لطيف است زيرا بدن ما چنان كه در جاى خود مسلم شده تقريبا از تمام عناصر وجود ساخته و تركيب شده است و همه آنها در تجديد مواد بدن (بدل ما يتحلل) لازم است با اين فرق كه بعضى بىواسطه و بعض ديگر با واسطه داخل بدن مىشوند، خاك و آب خصوص آب دريا تمام مواد لازم را در بر دارند ولى ما نمىتوانيم خاك بخوريم و مدام آب بنوشيم ما بايد آن مواد را بوسيله گياه و حيوان وارد بدن
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 120
كنيم همچنين نميتوانيم پيوسته گياهخوار باشيم بلكه قسمتى از املاح لازم را كه خاك و آب بگياه داده بايد از حيوان بگيريم خلاصه معده ما بعضى از خوراكيها را مستقيما در خود هضم ميكند و برخى بايد در معده گياه هضم شود و هضم دومش در معده ما صورت گيرد بعضى ديگر بايد در معده حيوان نيز هضم شود و هضم سومش وظيفه ما خواهد بود.
گوشت:
در زيانهاى گوشت بسيار خوانده و شنيدهايد و چنانچه ميدانيد برگشت همهى آنها بافراط و زيادهروى در اوست و گر نه گوشت در صورتى كه با اصول صحيح تهيه شود اگر غذاى لازم انسان نباشد بسيار بجا و سودمند است بلكه با در نظر گرفتن تجربيات و كشفيات دقيق روحى بايد گفت گوشت از غذاهاى لازم بشر است.
عدهاى از دانشمندان اروپا بر عليه گوشت اعلاميههائى منتشر كردند (زيرا گوشتخوارى در اروپا بيش از ساير كشورها رواج دارد بطورى كه خوراك گوشتى روزانه آنها بيش از نان و حبوبات ميباشد و بر اثر اين افراط با آنكه وسائل مصنوعى بهداشتى آنها كاملتر است بيماريهائى مانند پوك شدن استخوان، ضعف غدد بدن و بهم خوردن نظم لولههاى هاضمه و در نتيجه سوء هاضمه و تخامه- حصبه- وباء- سل و سرطان- امراض كبد- تورم امعاء- مرض قند- آپانديس- بيمارىهاى معدى و رودهاى خصوص انسداد روده- يبوست و امراض ديگر كه همه از عوارض گوشتخوارى افراطى است بسيار ديده مىشود).
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 121
آنها در نشريههاى خود جدا با گوشت مبارزه و آنها را مهلك بشر معرفى كردهاند و معتقدند كه بايد بطور كلى گوشت را از رديف غذائى بشر حذف نمود.
اما همان طور كه گفتيم اين زيانها اگر مستقيما مربوط بگوشت باشد از جهت افراط در آن و عدم رعايت اصول بهداشت (از قبيل ذبح و شكار و نگهداشتن و پختن) است و ربطى باصل خوردن گوشت ندارد.
بدى افراط در خوردن گوشت در مكتب انبياء و اسلام از مسلماتست و بحد شهرتست كه امير المؤمنين عليه السّلام ميفرمود: «شكمهاى خود را گورستان حيوانات قرار ندهيد.» در هر حال گوشت تا اندازهاى براى بشر لازم است، دكتر غياث الدين جزايرى مينويسد: از جمله موادى كه در ساختمان بشر ضرورت دارد مواد بيض البيضى است كه براى هر كيلوگرم وزن آدم 75/ 1 گرم در شبانه روز مورد نياز ميباشد.
اين ماده را بآسانى ميتوان از گوشت مختصرى تهيه كرد در صورتى كه اگر بخواهيم فقط از سبزيجات و غلات بگيريم حد اقل بايستى در شبانهروز بيست و پنج كيلو از آنها را بخوريم.
تقريبا 18 در 100 مواد غذائى ما را مواد بياض البيضى تشكيل ميدهد و بيشتر از آن براى بدن سم است و از اين مقدار هشت درصد آن را از لبنيات و غلات و ميوهجات بايد تهيه كنيم ده درصد بقيه را از گوشت و احشاء حيوانى ولى نبايد از صد گرم در بيست و چهار ساعت تجاوز نمايد انسان در شبانه روز حد اقل پنجاه ميلى گرم ويتامين پ پ
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 122
لازم دارد در صورتى كه ميوهها و سبزيها فقط يك ميلى گرم در صد گرم از اين ويتامين دارند و اگر انسان بخواهد آن را از نباتات تأمين كند بايد حد اقل پنج كيلو غذا بخورد و حال آنكه معده انسان چنين گنجايشى ندارد.
گوشت در ميان خوراكيها بيش از هر چيز محرك اعصاب است، حيواناتى كه گوشتخوار هستند حركات عصبى آنها فوق العاده است يكنوع جرأت و استقلالى در آنها ديده مىشود كه جز با مكر و تدبير نميشود بر آنها مسلط شد.
گوشت خوردن روح تسخير و بلند پروازى را كامل ميكند و توجه باينكه حيوان مأكول انسان و قربانى اوست شخص را گردن فراز و عالى همت ميگرداند.
تخم مرغ:
جهاتى را كه در بيان لزوم گوشت در تغذيه بشر خوانديد با كمى اختلاف در مورد تخم مرغ نيز هست يعنى مثلا موادى كه داراى بياض- البيضى است در تخم مرغ بحد كافى وجود دارد.
اين مواد است كه بگوشت بدن ما خاصيت ارتجاعى ميدهد و خوراك خون ما ميباشد، فرمانهائى كه در معده ما زندگى ميكنند از اين مواد تغذيه مينمايند غدد ما براى ترشحات خود بمواد بياض البيضى احتياج دارند.
مواد بياض البيضى خون را ترش ميكنند و تعادل ترشى و قليائى آن را حفظ مينمايند از جمله ويتامينهائى كه خيلى در ساختمان بدن و حفظ نظام آن مدخليت دارد ويتامين (ئى) است و بستگى كاملى
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 123
با موضوع شهوت و نسل دارد.
تخم مرغ سرشار از اين نوع ويتامين است لذا در مورد كسانى كه بكمى نسل دچارند توصيه شده.
كمبود اين ويتامين عوارضى مانند عقيم شدن، سقط جنين، عنن، اختلال اعصاب و عضلات و ضعف قواى باصره و سامعه و بچه نارس متولد شدن و غيره را در بر دارد. ويتامين ح كه كمبود آن ضايعاتى را از قبيل امراض پوستى و لكنت زبان پديد مىآورد در زرده تخم مرغ بسيار يافت مىشود. قديمىها به كودكان خود كه لكنت زبان داشتند تخم كبوتر ميدادند.
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 124
از چه پرهيز كنيم؟
و يتقى فيه اكل البصل و الثوم و الحامض.
در فصل بهار بايد از خوردن پياز و سير و ترشى پرهيز كرد.
ظاهرا مقصود از كلمه حامض مطلق ترشى نيست بلكه مراد سركه است زيرا ترشيهاى ديگر بمقدارى كه قابل توجه باشد در دسترس مردم آن عصر نبوده علاوه اطلاقات عبارات عربى اين حدس را تقويت ميكند مع ذلك ممكن است مراد مطلق ترشيها باشد با توجه باينكه ميوههاى اول فصل بهار غالبا كال و نارس و تلخ و ترش ميباشد اثبات زيان مصرف آنها محتاج بدلايل زياد نيست.
در اين فصل از خوردن بيشتر ترشيها بايد پرهيز كرد زيرا خوردن سركه خصوص ميوههاى نارس قلب را ضعيف ميگرداند و خون را رقيق كرده بهيجان مىآورد از طرفى مقتضاى فصل بهار نيز آنست كه خون زياد شود و بهيجان بيايد و معلوم است كه ضعف دستگاه قلب و هيجان خون با هم مناسبتى ندارند بسا موجبات سكته قلبى را فراهم خواهد آورد. در فصل بهار پياز و سير نيز نبايد خورد زيرا از جمله خواص اين دو ميوه گياهى آنست كه فشار خون را پائين مىآورد و معلومست كه با هيجان خون بهيچ وجه صلاحيت ندارد.
از خواص ديگر سير و پياز آنست كه هر دو منوم هستند و خواب را زياد ميكنند و اقتضاى فصل بهار و هواى آن نيز همين است بنا بر اين مصرف اين دو ميوه خواب را بيشتر از حد لزوم زياد كرده و موجب
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 125
بىنظمى و اختلال ميگردد.
از خواص ديگر اين دو، تحريك قوه باه و شهوت است. اين خاصيت در خود فصل و جنبش خون نيز هست و با خوردن سير و پياز زيادتر از حد صلاح غريزه جنسى بجنبش مىآيد ديگر آنكه سير و پياز بلغم را كم مىكند و خود فصل نيز مقتضى كم شدن بلغم است.
بنا بر اين خوردن آن اخلاط اربعه را بيش از حد كاهش داده و بدن را آماده بيماريها ميگرداند.
[آغاز بهار]
چه مىبايد خورد؟
و يستعمل فيه من الغذاء اللطيف و اللحوم و البيض النيمبرشت و يشرب الشراب بعد تعديله بالماء.
در ماه اول بهار بيشتر غذائى كه مناسب است عبارتست از خوراكيهاى لطيف و گوشت و تخم مرغ نيم برشت و نوشيدن شربتى كه بعدا وصفش خواهد آمد پس از آنكه با آب خالص تعديلش كرده باشند.
مقصود از خوراكيهاى لطيف چيزهائى است كه بآسانى هضم و جذب بدن گردد و مواد زائدش كمتر باشد در فصل بهار چون سلولهاى بدن ما باقتضاى عوامل طبيعى كه در آن موجود است بيشتر از ساير فصول در فعاليتاند جهاز بدن سلولهاى مرده را بصورتهاى مختلف خارج كرده و سلولهاى جوان و تازه را جانشين آنها ميگرداند قهرا بغذائى بيشتر محتاج است كه مصالح ساختمانى تن را سريعتر تهيه كند و فضولات و مواد مدفوعى آن كمتر باشد.
گوشتها در صورتى كه با شرائط بهداشت فراهم شوند از جمله همان غذاهاى لطيف است زيرا بدن ما چنان كه در جاى خود مسلم شده تقريبا از تمام عناصر وجود ساخته و تركيب شده است و همه آنها در تجديد مواد بدن (بدل ما يتحلل) لازم است با اين فرق كه بعضى بىواسطه و بعض ديگر با واسطه داخل بدن مىشوند، خاك و آب خصوص آب دريا تمام مواد لازم را در بر دارند ولى ما نمىتوانيم خاك بخوريم و مدام آب بنوشيم ما بايد آن مواد را بوسيله گياه و حيوان وارد بدن
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 120
كنيم همچنين نميتوانيم پيوسته گياهخوار باشيم بلكه قسمتى از املاح لازم را كه خاك و آب بگياه داده بايد از حيوان بگيريم خلاصه معده ما بعضى از خوراكيها را مستقيما در خود هضم ميكند و برخى بايد در معده گياه هضم شود و هضم دومش در معده ما صورت گيرد بعضى ديگر بايد در معده حيوان نيز هضم شود و هضم سومش وظيفه ما خواهد بود.
گوشت:
در زيانهاى گوشت بسيار خوانده و شنيدهايد و چنانچه ميدانيد برگشت همهى آنها بافراط و زيادهروى در اوست و گر نه گوشت در صورتى كه با اصول صحيح تهيه شود اگر غذاى لازم انسان نباشد بسيار بجا و سودمند است بلكه با در نظر گرفتن تجربيات و كشفيات دقيق روحى بايد گفت گوشت از غذاهاى لازم بشر است.
عدهاى از دانشمندان اروپا بر عليه گوشت اعلاميههائى منتشر كردند (زيرا گوشتخوارى در اروپا بيش از ساير كشورها رواج دارد بطورى كه خوراك گوشتى روزانه آنها بيش از نان و حبوبات ميباشد و بر اثر اين افراط با آنكه وسائل مصنوعى بهداشتى آنها كاملتر است بيماريهائى مانند پوك شدن استخوان، ضعف غدد بدن و بهم خوردن نظم لولههاى هاضمه و در نتيجه سوء هاضمه و تخامه- حصبه- وباء- سل و سرطان- امراض كبد- تورم امعاء- مرض قند- آپانديس- بيمارىهاى معدى و رودهاى خصوص انسداد روده- يبوست و امراض ديگر كه همه از عوارض گوشتخوارى افراطى است بسيار ديده مىشود).
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 121
آنها در نشريههاى خود جدا با گوشت مبارزه و آنها را مهلك بشر معرفى كردهاند و معتقدند كه بايد بطور كلى گوشت را از رديف غذائى بشر حذف نمود.
اما همان طور كه گفتيم اين زيانها اگر مستقيما مربوط بگوشت باشد از جهت افراط در آن و عدم رعايت اصول بهداشت (از قبيل ذبح و شكار و نگهداشتن و پختن) است و ربطى باصل خوردن گوشت ندارد.
بدى افراط در خوردن گوشت در مكتب انبياء و اسلام از مسلماتست و بحد شهرتست كه امير المؤمنين عليه السّلام ميفرمود: «شكمهاى خود را گورستان حيوانات قرار ندهيد.» در هر حال گوشت تا اندازهاى براى بشر لازم است، دكتر غياث الدين جزايرى مينويسد: از جمله موادى كه در ساختمان بشر ضرورت دارد مواد بيض البيضى است كه براى هر كيلوگرم وزن آدم 75/ 1 گرم در شبانه روز مورد نياز ميباشد.
اين ماده را بآسانى ميتوان از گوشت مختصرى تهيه كرد در صورتى كه اگر بخواهيم فقط از سبزيجات و غلات بگيريم حد اقل بايستى در شبانهروز بيست و پنج كيلو از آنها را بخوريم.
تقريبا 18 در 100 مواد غذائى ما را مواد بياض البيضى تشكيل ميدهد و بيشتر از آن براى بدن سم است و از اين مقدار هشت درصد آن را از لبنيات و غلات و ميوهجات بايد تهيه كنيم ده درصد بقيه را از گوشت و احشاء حيوانى ولى نبايد از صد گرم در بيست و چهار ساعت تجاوز نمايد انسان در شبانه روز حد اقل پنجاه ميلى گرم ويتامين پ پ
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 122
لازم دارد در صورتى كه ميوهها و سبزيها فقط يك ميلى گرم در صد گرم از اين ويتامين دارند و اگر انسان بخواهد آن را از نباتات تأمين كند بايد حد اقل پنج كيلو غذا بخورد و حال آنكه معده انسان چنين گنجايشى ندارد.
گوشت در ميان خوراكيها بيش از هر چيز محرك اعصاب است، حيواناتى كه گوشتخوار هستند حركات عصبى آنها فوق العاده است يكنوع جرأت و استقلالى در آنها ديده مىشود كه جز با مكر و تدبير نميشود بر آنها مسلط شد.
گوشت خوردن روح تسخير و بلند پروازى را كامل ميكند و توجه باينكه حيوان مأكول انسان و قربانى اوست شخص را گردن فراز و عالى همت ميگرداند.
تخم مرغ:
جهاتى را كه در بيان لزوم گوشت در تغذيه بشر خوانديد با كمى اختلاف در مورد تخم مرغ نيز هست يعنى مثلا موادى كه داراى بياض- البيضى است در تخم مرغ بحد كافى وجود دارد.
اين مواد است كه بگوشت بدن ما خاصيت ارتجاعى ميدهد و خوراك خون ما ميباشد، فرمانهائى كه در معده ما زندگى ميكنند از اين مواد تغذيه مينمايند غدد ما براى ترشحات خود بمواد بياض البيضى احتياج دارند.
مواد بياض البيضى خون را ترش ميكنند و تعادل ترشى و قليائى آن را حفظ مينمايند از جمله ويتامينهائى كه خيلى در ساختمان بدن و حفظ نظام آن مدخليت دارد ويتامين (ئى) است و بستگى كاملى
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 123
با موضوع شهوت و نسل دارد.
تخم مرغ سرشار از اين نوع ويتامين است لذا در مورد كسانى كه بكمى نسل دچارند توصيه شده.
كمبود اين ويتامين عوارضى مانند عقيم شدن، سقط جنين، عنن، اختلال اعصاب و عضلات و ضعف قواى باصره و سامعه و بچه نارس متولد شدن و غيره را در بر دارد. ويتامين ح كه كمبود آن ضايعاتى را از قبيل امراض پوستى و لكنت زبان پديد مىآورد در زرده تخم مرغ بسيار يافت مىشود. قديمىها به كودكان خود كه لكنت زبان داشتند تخم كبوتر ميدادند.
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 124
از چه پرهيز كنيم؟
و يتقى فيه اكل البصل و الثوم و الحامض.
در فصل بهار بايد از خوردن پياز و سير و ترشى پرهيز كرد.
ظاهرا مقصود از كلمه حامض مطلق ترشى نيست بلكه مراد سركه است زيرا ترشيهاى ديگر بمقدارى كه قابل توجه باشد در دسترس مردم آن عصر نبوده علاوه اطلاقات عبارات عربى اين حدس را تقويت ميكند مع ذلك ممكن است مراد مطلق ترشيها باشد با توجه باينكه ميوههاى اول فصل بهار غالبا كال و نارس و تلخ و ترش ميباشد اثبات زيان مصرف آنها محتاج بدلايل زياد نيست.
در اين فصل از خوردن بيشتر ترشيها بايد پرهيز كرد زيرا خوردن سركه خصوص ميوههاى نارس قلب را ضعيف ميگرداند و خون را رقيق كرده بهيجان مىآورد از طرفى مقتضاى فصل بهار نيز آنست كه خون زياد شود و بهيجان بيايد و معلوم است كه ضعف دستگاه قلب و هيجان خون با هم مناسبتى ندارند بسا موجبات سكته قلبى را فراهم خواهد آورد. در فصل بهار پياز و سير نيز نبايد خورد زيرا از جمله خواص اين دو ميوه گياهى آنست كه فشار خون را پائين مىآورد و معلومست كه با هيجان خون بهيچ وجه صلاحيت ندارد.
از خواص ديگر سير و پياز آنست كه هر دو منوم هستند و خواب را زياد ميكنند و اقتضاى فصل بهار و هواى آن نيز همين است بنا بر اين مصرف اين دو ميوه خواب را بيشتر از حد لزوم زياد كرده و موجب
طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 125
بىنظمى و اختلال ميگردد.
از خواص ديگر اين دو، تحريك قوه باه و شهوت است. اين خاصيت در خود فصل و جنبش خون نيز هست و با خوردن سير و پياز زيادتر از حد صلاح غريزه جنسى بجنبش مىآيد ديگر آنكه سير و پياز بلغم را كم مىكند و خود فصل نيز مقتضى كم شدن بلغم است.
بنا بر اين خوردن آن اخلاط اربعه را بيش از حد كاهش داده و بدن را آماده بيماريها ميگرداند.
آخرین نظرات