السلام علیک یا ابا عبدالله
السلام علیک یا ابا عبدالله
ساحل انتظار
السلام علیک یا ابا عبدالله
حديث :
۱- عن ابى عبدالله عليه السلام قال : انا لنحب من كان عاقلا فهما فقيها حليما مداريا صبورا صدوقا و فيا ان الله عزوجل خص الانبياء بمكارم الاخلاق فمن كانت فيه فليحمد الله على ذلك و من لم تكن فيه فليتضرع الى الله عزوجل و ليساله اياها قال قلت جعلت فداك و ما هن ؟ قال : هن الورع و القناعه و الصبر و الشكر و الحلم و الحياء و السخاء و الشجاعه و الغيره و البر و صدق الحديث و اداء الامانه .
ترجمه :
- از امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: ما كسى را دوست مى داريم كه خردمند، فهميده ، داراى فهم عميق در دين ، بردبار، مداراكننده ، صبور، راستگو و وافادار باشد، خداوند عزوجل اخلاق نيكو را به پيامبران اختصاص داده پس كسى كه داراى اخلاق پسنديده است خداوند را بر داشتن آن اخلاق سپاس گويد و كسى كه چنين اخلاقى در وجودش نيست بايد به درگاه خداى عزوجل تضرع و زارى كند و اخلاق نيكو را از خداوند درخواست كند.
- راوى گويد: - عرض كردم : فدايت شوم آن اخلاق نيك چيست ؟ حضرت فرمود: پارسايى ، قناعت ، صبر و شكر، بردبارى ، حيا سخاوت ، شجاعت ، غيرت ، نيكو كارى ، راستگويى ، امانتدارى .
حديث :
۲- قال رسول الله صلى الله عليه و آله : الا اخبركم بخير رجالكم ؟ قلنا: بلى يا رسول الله قال : ان خير رجالكم التقى النقى السمح الكفين النقى الطرفين البر بوالديه و لايجلى عياله الى غيره .
ترجمه :
- رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: آيا به شما خبر دهم كه بهترين مردان شما چه كسانى هستند؟ گفتيم : آرى اى رسول خدا! حضرت فرمود: بهترين مردان شما كسانى هستند كه پرهيزكار، پاكيزه ، داراى دستانى بخشنده و با سخاوت ، از طرف پدر و مادر پاكيزه نژاد باشد، نيكى كننده به پدر و مادرش باشد و خانواده اش را مجبور نكند كه به ديگرى پناه برد.
حديث :
۳ - عن ابى عبدالله عليه السلام قال : ان الله عزوجل ارتضى لكم الاسلام دينا فاحسنوا صحبته بالسخاء و حسن الخلق .
ترجمه :
- از امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: همانا خداوند عزوجل اسلام را به عنوان دين براى شما پسنديد پس اين دين را با سخاوت و خوش خلقى همراهى و يارى نيكو كنيد.
حديث :
۴ - عن ابى عبدالله عليه السلام قال : قال اميرالمؤمنين عليه السلام : الايمان اربعه اركان الرضا بقضاء الله و التوكل على الله و تفويض الامر الى الله و التسليم لامر الله .
ترجمه :
- از امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: ايمان چهار ركن دارد: خوشنودى به قضاى الهى و توكل بر خدا و سپردن امر زندگى به خداوند و تسليم در برابر امر خدا.
حديث :
۵ - عن رجل من بنى هاشم قال اربع من كن فيه كمل اسلامه و ان كان من قرنه الى قدمه خطايا لم ينقضه الصدق و الحياء و حسن الخلق و الشكر.
ترجمه :
- از مردى از بنى هاشم چنين روايت است كه فرمود: چهار چيز است كه اگر در كسى باشد اسلامش كامل است و اگر چه از سر تا قدمش گناه باشد از قدر و منزلتش كاسته نمى شود: راستى و حيا و خوش خلقى و شكر.
حديث :
۶ - عن حماد بن عثمان قال جاء رجل الى الصادق عليه السلام فقال : يا ابن رسول الله اخبرنى عن مكارم الاخلاق فقال : العفو عمن ظلمك و صله من قطعك و اعطاء من حرمك و قول الحق و لو على نفسك .
ترجمه :
- حماد بن عثمان گويد: مردى نزد امام صادق عليه السلام آمد و عرض كرد: اى فرزند رسول خدا! اخلاق نيك را به من خبر ده ، حضرت فرمود: چشم پوشى و گذشت از كسى كه به تو ستم روا داشته و پيوند با كسى كه از تو بريده و عطا كردن به كسى كه تو را محروم داشته و حق گويى اگر چه بر عليه خودت باشد.
حديث :
۷ - عن جراح المدائنى قال : قال لى ابو عبدالله عليه السلام : الا احدثك بمكارم الاخلاق ؟ الصفح عن الناس و مواساه الرجل اخاه فى ماله و ذكر الله كثيرا.
ترجمه :
- جراح مدائنى گويد: امام صادق عليه السلام به من فرمود: آيا جوانمردى ها و خوبى هاى اخلاقى را برايت بگويم ؟ چشم پوشى و در گذشتن از خطاى مردمان و يارى دادن به برادر دينى از نظر مالى و ياد كردن زياد از خداوند.
حديث :
۸- عن الصادق جعفر بن محمد عليه السلام انه قال : عليكم بمكارم الاخلاق فان الله عزوجل يحبها و اياكم و مذام الافعال فان الله عزوجل يبغضها و عليكم بتلاوه القرآن الى ان قال و عليكم بحسن الخلق فانه يبلغ بصاحبه درجه الصائم القائم و عليكم بحسن الجوار فان الله جل جلاله امر بذلك و عليكم بالسواك فانه مطهره و سنه حسنه و عليكم بفرائض الله فادوها و عليكم بمحارم الله فاجتنبوها.
ترجمه :
۸ - امام جعفر صادق عليه السلام فرمود: بر شما باد به بزرگوارى هاى اخلاقى زيرا خداوند عزوجل اخلاق پسنديده را دوست دارد و از اخلاق نكوهيده بپرهيزد زيرا خداوند عزوجل آنها را دشمن مى دارد و بر شما باد به تلاوت قرآن ، - تا آنجا كه فرمود بر شما باد به خوش خلقى زيرا خوش خلقى صاحب خود را به درجه روزه دارى كه شبها را به عبادت قيام مى كند مى رساند و بر شما باد به نيكى با همسايگان زيرا خداوند به اين امر نموده است و بر شما باد به مسواك زدن زيرا مسواك زدن پاكيزه كننده دهان و سنتى نيكو است و بر شما باد به انجام واجبات الهى و بر شما باد به اجتناب نمودن از حرامهاى خداوند.
حديث :
۹- عن ابى عبدالله عليه السلام قال : ان الله عزوجل وجوها خلقهم من خلقه و ارضه لقضاء حوائج اخوانهم يرون الحمد مجدا و الله سبحانه يحب مكارم الاخلاق و كان فيما خاطب الله نبيه صلى الله عليه و آله (انك لعلى خلق عظيم ) قال : السخاء و حسن الخلق .
ترجمه :
- از امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: همانا براى خداوند بندگان برجسته و شايسته اى وجود دارد كه خداوند آنها را همين آفرينش و زمين خود آفريده است و آنان را براى برطرف كردن نيازهاى برادران دينى آفريده ، آنان حمد و سپاس را مايه مجد و بزرگى مى دانند و خداوند سبحان بزرگوارى هاى اخلاقى را دوست مى دارد و در خطاب نمودن به پيامبرش فرموده است : (همانا تو بر اخلاقى بزرگ هستى ) كه اين اخلاق بزرگ همان سخاوت و خوش خلقى است .
(کتاب جهاد با نفس شیخ حر عاملی)
غيبت طولاني چه فائده اي دارد ؟
غيبت طولاني امام مهدي عج و عدم دسترسي ما به او چه سودي دارد؟
پاسخ
امام قائم عج بخاطر عدم پذيرش جامعه از نظرها پنهان است او همچون امامان معصوم عليه السلام ديگر اگر آشكار بود مردم همان كه با آن امامان كردند با او مي كردند اما او غائب است تا مردم آمادگي پذيرش او را در طول زمان و با برنامه ريزيهاي دراز مدت و تكامل معنوي و مادي پيدا كنند
غيبت او چنانكه در روايات آمده همچون پنهان شدن خورشيد پشت ابرها است گر چه ابرها از تابش مستقيم خورشيد ممانعت مي كنند ولي هرگز نمي توانند تابش خورشيد را بطور كلي محو سازند
غيبت امام قائم عج دهها فايده دارد كه در اينجا به طور اختصار به چند فايده آن اشاره مي كنيم
1- غيبت او به پيروانش اميد مي بخشد و آنها را دلگرم مي كند كه داراي چنين رهبري هستند با توجه به اينكه اميد آن هم اميدي اين چنين سازنده است
2- غيبت آن حضرت پيروانش را قدم به قدم آماده مي سازد تا آن حضرت را از عزلت بيرون آورند
3- آن حضرت در عين اينكه غائب است گاه در مسائل مهم با فقهاء و بزرگان اسلام ارتباط داشته و آنها را راهنمايي مي كند چنانكه شواهد آن بسيار است و در كتب مختلفي به آنها اشاره شده است
4- گفتگو درباره قيام مهدي عج و تشكيل كنگره ها و كنفرانسها و تنظيم نوشته ها و مقالات در طول زمان با فرصت كافي موجب پرورش نفوس و آمادگي در انديشه انقلاب جهاني بودن و هدف داري و مي شود در نتيجه آمادگيهاي فرهنگي سياسي اجتماعي صنعتي اقتصادي و بالاخره نظامي در همه جا پيدا مي شود و به اين ترتيب زمينه سازي ظهور آن حضرت مهيا مي گردد5- شناخت موانع يك انقلاب جهاني در تمام ابعاد و براندازي آن موانع نياز به طول زمان و كمك فكري بسيار در سطح جهان دارد اين نيز يكي از فوائد غيبت امام قائم عج مي باشد
طول غيبت و دوري مردم از رهبر مصلح و عادل موجب فساد در تمام زمينه ها شده و همين فساد موجب خستگي و ناراحتي و نارضايتي مردم مي شود و در دل اين فساد جرقه هاي انقلاب بروز مي كند و مردم تشنه مصلح واقعي و عدالت مي شوند چرا كه تا همه رنج ظلم و فساد را نبرند آماده درك لذت عدالت و اصلاح نخواهند شد
6- از طرفي طول غيبت و دوري مردم از رهبر مصلح و عادل موجب فساد در تمام زمينه ها شده و همين فساد موجب خستگي و ناراحتي و نارضايتي مردم مي شود و در دل اين فساد جرقه هاي انقلاب بروز مي كند و مردم تشنه مصلح واقعي و عدالت مي شوند چرا كه تا همه رنج ظلم و فساد را نبرند آماده درك لذت عدالت و اصلاح نخواهند شد چنانكه در روايات مربوط به حضرت مهدي عج بسيار آمده كه
يملاء الارض عدلا و قسطا و نورا كما ملئت ظلما و جورا و شرا؛
آن حضرت زمين را پر از قسط و عدل و نور خواهد كرد همان گونه كه پر از ظلم و جور و بدي شده باشد؟ 1-
و انقلاب واقعي انقلابي است كه طبيعي و خودجوش و از متن توده ها برخيزد و همگان به خوبي آن را درك كنند
البته اين سخن به اين معني نيست كه ما تن به ظلم و فساد دهيم و مبارزه با ظلم و فساد نكنيم كه شرع و عقل چنين اجازه اي به ما داده بلكه اين سخن خبر از آينده مي دهد و حاكي است كه مردم بر اثر دوري از يك مصلح عادل و آگاه چگونه در لجن فساد فرو مي روند در اين صورت بايد براي يافتن آن مصلح به پاخاست و خود گرفتاري مردم آنها را براي يافتن راه حل برمي انگيزاند
آري بايد مدتها بگذرد تا مردم تكامل يابند و حقائق برايشان كشف گردد و با تجربيات تلخ خود روي حكومتهاي باطل از آنها روگردان گردند و تشنه وجود امام قائم عج شوند
در قرآن كريم مي خوانيم
سنريهم آياتنا في الآفاق و في انفسهم حتي يتبين لهم انه الحق ؛
بزودي آيات خود را از هر سوي جهان و در وجود خود مردم نشان مي دهيم تا براي آنها آشكار گردد كه او حق است 2-
در مورد اينكه منظور از ضمير او به كجا بازگشت مي كند امام صادق عليه السلام در ضمن روايتي فرمود
منظور خروج عج است كه او حق است و حقانيتش آشكار مي گردد 3-
پي نوشت ها
1- بحار ج 5-2- ص 3-5-1-
2- سوره فصلت آيه 5-3-
3- بحار ج 5-1- ص 6-2-
(نرم افزار منجی)
#توصیه مهم علامه امینی به خواندن زیارت عاشورا?
فرزند آیت الله امینی قدس سره آقای دکتر محمد هادی امینی مینویسد:
پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم آیت الله العظمی علامه امینی نجفی، پدر بزرگوارم و مولف کتاب الغدیر،
یعنی در سال ۱۳۹۴ هجری قمری، شب جمعه ای قبل از اذان فجر، وی را در خواب دیدم. او را شاد و خرسند یافتم!
جلو رفتم و پس از سلام و دست بوسی عرض کردم: پدر جان! در آنجا چه عملی باعث سعادت و نجات شما گردید؟
گفتند: چه میگویی؟ مجددا عرض کردم: آقا جان! در آنجا که اقامت دارید، کدام عمل موجب نجات شما شد؟ کتاب الغدیر یا سایر تالیفات یا تاسیس و بنیاد کتابخانهی امیرالمومنین (ع)؟پاسخ دادند: نمیدانم چه میگویی؟ قدری واضحتر و روشنتر بگو!
گفتم: آقا جان! شما اکنون از میان ما رخت بربسته اید و به جهان دیگر منتقل شده اید: در آنجا که هستید، کدامین عمل باعث نجات شما گردید؟ کدام عمل از میان صدها خدمات و کارهای بزرگ علمی و دینی و مذهبی؟
مرحوم علامه امینی درنگ و تاملی نمودند و سپس فرمودند:
✅«فقط زیارت اباعبدالله الحسین ع?
عرض کردم: شما میدانید که اکنون روابط بین ایران و عراق تیره و تار است و راه کربلا بسته شده است. چه کنم؟
فرمود: در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین (ع) برپا میشود، شرکت کن! که ثواب زیارت امام حسین (ع) را به تو میدهند.
سپس فرمودند: پسر جان! در گذشته بارها تو را یادآور ساختم و اکنون نیز به تو توصیه میکنم که
✅ زیارت عاشورا را هیچ وقت و به هیچ عنوان ترک و فراموش مکن مرتبا زیارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظیفه بدان.
این زیارت دارای آثار و برکات و فواید بسیاری است که موجب نجات و سعادت در دنیا و آخرت تو میباشد و امید دعا دارم فرزندم.
فرزند مرحوم آیت الله امینی مینویسد: علامه امینی قدس سره با کثرت مشاغل و تالیف و مطالعه و تنظیم و رسیدگی به ساختمان کتابخانه ی امیرالمومنین (ع) در نجف اشرف مواظبت کامل بر خواندن زیارت عاشورا داشتند و سفارش به زیارت عاشورا مینمودند و بدین جهت من خودم نیز حدود سی سال است که در حال مواظب بر خواندن زیارت عاشورا میباشم.
@sebghatallaah
#رزق_معنوی
وجود مقدس باقر العلوم، امام محمد باقر (ع) در روایتی میفرمایند: نیکی به پدر و مادر کاری میکند که شما از درجات اُخرای بهشت به درجات اعلای بهشت برسید…
خداوند شهیدِ بزرگوار، علی رمضانی را رحمت کند_ ایشان فرمانده گردان بودند و به او رئیس علی می گفتند_ مادر گرامی ایشان بعد از شهادتشان برای بنده، ماجرایی را از ایشان تعریف کردند: یک بار او ساعت یک نیمه شب به خانه رسیده بود. در آن سرما، پشت در خوابیده بود و گفته بود: اگر در بزنم، این ها از خواب بیدار میشوند.
من همیشه بعد از تمام شدن تعقیب نماز صبحم میرفتم تا نان بگیرم. آن روز تا در را باز کردم،او می خواست در مقابل من بلند شود اما از سرما مثل چوب، خشک شده بود و نمی توانست بلند شود.
مادر قسم میخورد و میگفت: رفتم پتو آوردم تا آرام آرام حالش جا آمد. بعد با خنده گفت: مامان جون! مزاحمت شدم، ببخشید باعث دردسرت شدم.
او را بوسیدم و گفتم: مامان جون! این چه کاری بود که تو کردی؟! او گفت: جا نداشت شما را از خواب بیدار کنم!
همین ها هستند که شهید میشوند. عزیزان! این راههای میان بر را ببینیم، چه صفایی دارد! اینها فقط لطف خداست…
? دو گوهر بهشتی، پدر و مادر
✍ حضرت آیت الله قرهی
@sebghatallaah
در حديثى از امام باقر صلوات الله علیه نقل شده است كه حضرتش فرمود:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا أَخْرَجَ ذُرِّيَّةَ آدَمَ صلوات الله علیه مِنْ ظَهْرِهِ لِيَأْخُذَ عَلَيْهِمُ الْمِيثَاقَ بِالرُّبُوبِيَّةِ لَهُ وَ بِالنُّبُوَّةِ لِكُلِّ نَبِيٍّ، فَكَانَ أَوَّلَ مَنْ أَخَذَ لَهُ عَلَيْهِمُ الْمِيثَاقَ بِنُبُوَّتِهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِللَّهِ صلوات الله علیه وآله ثُمَّ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لآِدَمَ صلوات الله علیه انْظُرْ مَا ذَا تَرَى؟ قَالَ: فَنَظَرَ آدَمُ صلوات الله علیه إِلَى ذُرِّيَّتِهِ وَ هُمْ ذَرٌّ قَدْ مَلَئُوا السَّمَاءَ قَالَ آدَمُ صلوات الله علیه: يَا رَبِّ مَا أَكْثَرَ ذُرِّيَّتِي وَ لِأَمْرٍ مَا خَلَقْتَهُمْ؟ فَمَا تُرِيدُ مِنْهُمْ بِأَخْذِكَ الْمِيثَاقَ عَلَيْهِمْ؟ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَ يُؤْمِنُونَ بِرُسُلِي وَ يَتَّبِعُونَهُمْ.
الكافي (ط - الإسلامية)، ج 2، ص: 8
همانا خداوند عزّوجلّ آن گاه كه فرزندان آدم صلوات الله علیه را از پشت او بيرون آورد تا از آنها بر ربوبيّت خويش و نبوّت پيامبرانش پيمان بگيرد، نخستين پيامبرى كه بر نبوّتش پيمان گرفته شد، محمّد بن عبداللَّه صلوات الله علیه وآله بود. آن گاه خداوند عزّوجلّ به آدم صلوات الله علیه فرمود: نگاه كن چه مى بينى؟ پس حضرت آدم صلوات الله علیه به ذرّيّه خويش نگاه كرد و ديد همه آسمان را پر كرده اند. گفت: پروردگارا فرزندانم چه زیاد هستند! به خاطر چه امرى آنها را آفريدى؟ مقصودت از گرفتن پيمان از آنها چيست؟
خداوند عزّوجلّ فرمود: مرا عبادت كنند، هيچ شريكى براى من قائل نشوند و به رسولانم ايمان بياورند و از آنها پيروى كنند… .
در حديث ديگرى از امام صادق صلوات الله علیه نقل شده است كه آن حضرت فرمود:
أَوَّلُ مَنْ سَبَقَ مِنَ الرُّسُلِ إِلَى بَلَى رَسُولُ اللَّه صلوات الله علیه وآله… كَانَ الْمِيثَاقُ مَأْخُوذاً عَلَيْهِمْ للَّهِ بِالرُّبُوبِيَّةِ وَ لِرَسُولِهِ بِالنُّبُوَّةِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ بِالْإِمَامَةِ. فَقَالَ: أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ وَ مُحَمَّدٌ نَبِيُّكُمْ وَ عَلِيٌّ إِمَامُكُمْ وَ الْأَئِمَّةُ الْهَادُونَ أَئِمَّتُكُمْ؟ فَقالُوا: بَلى . فَقَالَ اللَّهُ: (شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ) أَيْ لِئَلَّا تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ - (إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ). فَأَوَّلُ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْمِيثَاقَ عَلَى الْأَنْبِيَاءِ بِالرُّبُوبِيَّةِ؛ وَ هُوَ قَوْلُهُ (وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثاقَهُم).
مختصر البصائر، ص: 410
رسول خدا صلوات الله علیه وآله نخستين كسى بود كه «بلى» گفت… از آنها بر ربوبيّت خداوند عزّوجلّ و نبوّت رسول خدا صلوات الله علیه وآله و امامت اميرالمؤمنين و ائمّه صلوات الله علیهم پيمان گرفت و فرمود: «آيا من پروردگار شما نيستم؟» و محمّد پيامبرتان و على و امامان هادى، امامانتان نيستند؟ «گفتند: آرى.» پس خداوند فرمود: «گواه گرفتم كه روز قيامت نگوييد» يعنى تا اينكه در روز قيامت نگوييد: «ما از اين در غفلت بوديم.» پس نخستين كسانى كه از آنها بر ربوبيّت پيمان گرفت، پيامبران بودند. خداوند در اين باره مى فرمايد: «و به ياد آور آن زمانى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم… .
در حديث ديگرى، ابن مسكان از امام صادق صلوات الله علیه از پيمان عالم ذرّ سؤال مى كند:
قُلْتُ: مُعَايَنَةً كَانَ هَذَا؟
قَالَ: نَعَمْ. فَثَبَتَتِ الْمَعْرِفَةُ وَ نَسُوا الْمَوْقِفَ وَ سَيَذْكُرُونَهُ. وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يَدْرِ أَحَدٌ مَنْ خَالِقُهُ وَ رَازِقُهُ؟ فَمِنْهُمْ مَنْ أَقَرَّ بِلِسَانِهِ فِي الذَّرِّ وَ لَمْ يُؤْمِنْ بِقَلْبِهِ؛ فَقَالَ اللَّهُ:
(فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ).
مختصر البصائر، ص: 412
آيا اين اقرار و پيمان به رؤيت عيانى بود؟
فرمود: آرى؛ پس معرفت ثابت شد و موقف را فراموش كردند و زود باشد كه به ياد آورند. و اگر آن امر نمى شد، هيچ كسى خالق و رازق خويش را نمى شناخت. پس برخى از آنها در ذرّ به زبان اقرار كردند و به قلب ايمان نياوردند؛ پس خداوند عزّوجلّ فرمود: «پس ايمان نمى آورند به آنچه پيش از اين تكذيب كردند.»