اعلان رسمي ولايت و امامت دوازده امام
هان مردمان! بدانيد اين آيه دربارهى اوست . ژرفاى آن را بفهميد و بدانيد كه خداوند او را سرپرست و امام شما قرار داده و پيروىاش را بر مهاجران و انصار واجب كرده و بر پيروان آنان در نيكى، و بر صحرانشينان و شهروندان، و بر عجم و عرب و آزاده و برده و كوچك و بزرگ و سفيد و سياه و هر يكتاپرست ؛ اجراى گفتار و فرمانش لازم ، امرش نافذ ، ناسازگارش رانده ، پيرو و باوركنندهاش در مهر است .
البتّه كه خداوند ، او و شنوايان سخنش و پيروان راهش را آمرزيده است .
هان مردمان! براى آخرين بار در اين اجتماع به پا ايستاده ، (با شما سخن مىگويم .) سخنم را شنيده ، پيروى كنيد و فرمان پروردگارتان را گردن گذاريد كه خداوند عزّوجلّ صاحب اختيار و سرپرست و معبود شماست و سپس سرپرست شما ، فرستاده و پيامبر اوست كه اكنون با شما سخن مىگويد و پس از من به فرمان او ، على ولى و امام شماست .
سپس امامت ، در فرزندان من از نسل على خواهد بود تا برپايى رستاخيز كه خدا و رسول او را ديدار كنيد . روا نيست مگر آنچه خدا و رسول او و امامان روا دانند و ناروا نباشد مگر آنچه آنان ناروا دانند و خداوند عزّوجلّ هم روا و هم ناروا را به من شناسانده و من آموختههايم را از كتاب خدا و حلال و حرام او را در اختيار على گذاشتهام .
هان مردمان! او را برتر دانيد ؛ هيچ دانشى نيست مگر اينكه خداوند در جان من نبشته و من تمامى آن را در جان على ، امام پرهيزكاران ، ضبط كردهام و دانشى نبوده مگر آنكه به على آموختهام . او پيشواى روشنگر است كه خداوند در سورهى ياسين از او گفتوگو كرده: « و علم هر چيز را در امام مبين برشمرديم » . (يس / 12)
هان مردمان! او را فراموش نكنيد و از امامتش برنتابيد و از سرپرستىاش نگريزيد ؛ چرا كه شما را به درستى و راستى خوانده و خود نيز بدان عمل مىكند . او باطل را نابود كرده و شما را از آن بازدارد و هرگز نكوهشِ نكوهشگران او را از كار خدا باز ندارد . او نخستين مؤمن به خدا و رسول اوست و كسى در ايمان به من ، از او سبقت نجسته و همو جان خود را فداى رسولخدا كرده و با او همراه بوده است . تنها او همراه رسولخدا عبادت مىكرد و جز او از مردان كسى چنين نبود . على اوّلين نمازگزار و پرستشكنندهى همراه من است .
از جانب خدا بهاو دستوردادم تا (در شب هجرت) در بستر من بيارامد و او نيز فرمان برده ، پذيرفت كه جان خود را فداى من كند . هان مردمان! او رابرتر بدانيد كه خداوند او را برترى داده و پيشوايى او را پذيرا باشيد كه خداوند او را (به امامت) نصب كرده است .
هان مردمان! او امام از جانب خداست و خداوند هرگز توبهى منكر او را نپذيرد و چنين كسى را نيامرزد . اين است روش قطعىخداوند دربارهى ناسازگار با امامت على و حتماً او را به عذاب دردناك جاودانه كيفر خواهد كرد . پس ، از مخالفت او بهراسيد ؛ و گرنه خواهيد افتاد « در آتشى كه آتشگيرهى آن مردماناند و سنگ» (تحريم / 6) « كه براى حقستيزان آماده شده است» . (آلعمران / 131)
هان مردمان! به خدا كه پيامبران پيشين به ظهورم بشارت دادهاند و همانا من فرجام آنان و برهان بر آفريدگانِ آسمانيان و زمينيانم . آنكس كه راستى و درستى مرا باور نكند ، به كفر جاهلى گذشته درآمده و ترديد در سخنان امروزم ، همسنگ ترديد در تمامى محتواى رسالت من است و ناباورى در امامت يكى از امامان ، بهسان ناباورى در تمامى آنان است و جايگاه ناباوران امامت ما ، آتش دوزخ خواهد بود .
هان مردمان! خداوند عزّوجلّ از روى منّت و احسان خويش ، اين برترى را به من پيشكش كرده و خدايى جز او نيست . هشدار كه تمامى ستايشهاى من در تمامى روزگاران و هر حال و مقام، ويژهى اوست .
هان مردمان! على را برتر دانيد كه او برترينِ مردان و زنان ، پس از من است تا آن هنگام كه آفرينش برپاست و روزىشان فرود آيد . دورِ دور باد ، از مهر خداوند و خشمِ خشم باد ، بر آنكه اين گفتهام را نپذيرد و با من سازگار نباشد .
هان! آگاه باشيد جبرئيل از سوى خداوند خبرم داد: هر كه با على ستيزد و بر ولايت او گردن نگذارد ، نفرين و خشم من بر او باد . « البتّه بايست هر كس بنگرد كه براى فرداى خويش چه پيش فرستاده . پس تقوا پيشه كنيد » (حشر / 18) و از ناسازى با على بپرهيزيد ؛ « مباد كه گامهايتان پس از استوارى درلغزد» (نحل / 94) « و همانا خداوند بر كردارتان آگاه است » . (حشر / 18)
هان مردمان! او همجوار و همسايهى خداوند است كه در كتاب گرانقدر خود (قرآن) او را ياد كرده و دربارهى ستيزندگان با او فرموده: « مبادا كسى در روز قيامت بگويد: افسوس كه دربارهى همجوار و همسايهى خداوند كوتاهى كردهام» . (زمر / 56)
هان مردمان! در قرآن انديشه كنيد و ژرفاى آيات آن را دريابيد و بر محكماتش نظر كنيد و از متشابهات آن پيروى ننماييد . به خداوند سوگند كه باطنها و تفسير آن را روشن نمىكند مگر همينكه دست و بازوى او را گرفته و بالا آوردهام و اعلام مىدارم:
هر آنكس كه من سرپرست اويم ، اين على سرپرست اوست و او على ، فرزند ابىطالب ، برادر و وصىّ من است ؛ ولايت و سرپرستى او حكمى از سوى خداست كه بر من فروفرستاده است . هان مردمان! همانا على و پاكان از فرزندانم از نسل او ، يادگار گرانسنگ كوچكترند و قرآن ، يادگار ارزشمند بزرگتر . هر يك از اين دو از ديگر همراه خود حكايت مىكند و با آن سازگار است . آن دو هرگز از هم جدا نمىشوند تا در حوض كوثر بر من وارد شوند .
هان! آنان امانتداران خداوند در ميان آفريدگان و حاكمان او ، در زميناند . هشدار كه من وظيفهى خود را ادا كردم . وظيفهام را ابلاغ كردم و به گوش شما رساندم . هشدار كه روشن نمودم . بدانيد كه اين سخن خدا بود و من از سوى او سخن گفتم .هان بدانيد! هرگز به جز اين برادرم ، كسى نبايد « اميرالمؤمنين » خوانده شود . هشدار كه پس از من ، امارت مؤمنان براى كسى جز او روا نباشد .
#حضرت_باقر_العلوم
میراث دار حلم حسنی و شجاعت حسینی…
??????????
پسرک خردسال در میان جمعی از همسالان خود ایستاده و بزرگترها حلقه ای به دورشان زده اند. دستی در دست مادر دارد و دست دیگرش را عمه به آرامی گرفته است
قدش کوتاه تر از این است که از میان قامت بزرگترها ، آنچه اتفاق می افتد را ببیند؛ تنها گاه به چشمان از غم خسته ی پدر نگاه میکند و گاه لرزش دستان عمه را احساس میکند…
قدم های کوچکش دیگر تاب ایستادن ندارند و زخم های نشسته بر پایش، سر ناسازگاری گذاشته اند، سر و صورتش از مهمان نوازی شامیان آزرده است و گونه های کوچکش از همسفری دشمنان علی، یادگارِ بسیار دارد…
هق هق گریه ی یتیمان حسین ، دلش را به درد آورده و نفس های اندوهناکِ دختر علی بن ابیطالب، غیرتش را به جوش آورده
هرچه میخواهد از میان قامت بزگسالانش سرکی بکشد و به دوپای کوچکش ، بر سر انگشتان بایستد؛ عمه در آغوشش کشیده ، قرص ماه چهره اش را میان سینه مخفی میسازد…
و او که شجاعت را از حسین و بردباری را از حسن به یادگار برده است، صبورانه تحمل میکند آنچه دل سنگ را از غصه میشکافد
تاب می آورد و بردباری میکند تا بدانجا که صدای یزید بلند میشود و همراهانش را به مشورت میطلبد که با اهل و عیال حسین چه کنم؟
و ندیمان پست فطرتش که کینه ی علی بن ابیطالب کورشان نموده، قتل آل پیمبر را راه چاره ی یزید میدانند
محمدبن علی که سالهای نخستین کودکی را تجربه میکند، چنان غیورانه جمعیت را کنار میزند و اجازه ی سخن میگیرد که یزید بر خود جرات ممانعت نمیبیند
چه فصیح لب به سخن میگشاید میوه ی دل علی مرتضی و چه زیبا سخن ایراد میکند نور دیده ی زین العابدین :
ای یزید ، اهل مجلس تو از همنشینان فرعون بسی ظالم ترند. که فرعون چون با همنشینانش درباره ی موسی و هارون مشورت نمود؛ راهنمیش کردند که آنها را به حال خود واگذار و متعرّض آنان مشو،
لیک همنشینان تو به قتل آل پیمبر راهنماییت میکنند
و البته که در این امر سرّی نهفته است
و آن چیزی نیست جز آنکه همنشینان فرعون همه حلال زاده بودند و همنشینان تو همه حرامی زاده اند که پیمبران و اولاد پیمبران را نمیکشند مگر حرامی زادگان..
کانال چشم انتظار
❣کسی که بود شکافندهی تمام علوم
?هزار حیف که از زهر کینه شد مسموم
♦️سر تو باد سلامت یا رسول الله
▪️وصّی پنجم تو کشته شد، ولی مظلوم
شهادت امام محمدباقر_علیه السلام_تسلیت
فرمان الهی برای مطلبی مهم
و اكنون به بندگى خويش و پروردگارى او گواهى مىدهم و وظيفه ى خود را در آنچه وحى شده ، انجام مىدهم ؛ مبادا از سوى او عذابى فرود آيد كه كسى را ياراى دور ساختن آن از من نباشد ، هر چند توانش بسيار و دوستىاش با من خالص باشد .
خداوندى جز او نيست - چرا كه به من هشدار داده كه اگر آنچه در حق على نازل كرده به مردم ابلاغ نكنم ، وظيفه ى رسالتش را انجام نداده ام . و خود او تبارك و تعالى امنيّت از آزار مردم را برايم تضمين كرده و البتّه كه او بسنده و بخشنده است .
پس آنگاه خداوند چنين وحى ام فرموده: « به نام خداوند همه مهرِ مهرورز» ، « اى فرستاده ى ما! آنچه از سوى پروردگارت بر تو فرو فرستاديم » (مائده / 67) درباره ى على و جانشينى او « به مردم برسان ؛ وگرنه رسالت خداوندى را به انجام نرسانده اى و او تو را از آسيب مردمان نگاه مىدارد» . (مائده / 67)
هان مردمان! در تبليغ آنچه خداوند بر من نازل فرموده، كوتاهى نكرده ام و اكنون سبب نزول آيه را بيان مىكنم: همانا جبرئيل از سوى سلام ، پروردگارم - كه تنها او سلام است - سه مرتبه بر من فرود آمد و فرمانى آورد كه در اين مكان به پا خيزم و به هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه علىّ بن ابى طالب ، برادر و وصىّ و جانشين من در ميان امّت و امام پس از من است .
همو كه جايگاه اش نسبت به من ، به سان هارون نسبت به موسى است ؛ مگر اينكه پيامبرى پس از من نخواهد بود و او پس از خدا و رسول او صاحب اختيار شماست و خداوند تبارك و تعالى آيه اى بر من نازل فرموده كه: « همانا تنها ولى و سرپرست و صاحب اختيار شما ، خداوند و پيامبرش و مؤمنانى اند كه نماز به پا مىدارند و در ركوع زكات مىپردازند » . (مائده / 55) و قطعاً علىّ بن ابى طالب ، نماز به پا داشته و در ركوع زكات پرداخته و پيوسته خداخواه است.
و من از جبرئيل درخواستم كه از خداوند سلام اجازه كند و مرا از مأموريت تبليغ به شما معاف دارد ؛ زيرا كمى پرهيزكاران و فزونى منافقان و دسيسه ى ملامتگران و مكر مسخره كنندگان اسلام را مى دانم ؛ همانان كه خداوند در وصفشان در كتاب خود فرموده:
« به زبان مى گويند آن را كه در دلهايشان نيست» (فتح / 11) و مى شمارند « آن را اندك و آسان ، حال آنكه نزد خداوند بس بزرگ است » . (نور / 15)
و نيز از آن روى كه منافقان ، بارها مرا آزار رسانيده اند تا بدانجا كه مرا اُذُن (سخن شنو و زودباور) ناميده اند ؛ به خاطر همراهى افزون و تمايل و پذيرش على از من و توجّه ويژه ى من به او ، تا بدان جا كه خداوند آيه اى فرو فرستاده: « و از آنان اند كسانى كه پيامبر خدا را آزرده و گويند: او سخن شنو و زودباور است . بگو: آرى ، او سخن شنوست » . (توبه / 61)
عليه آنان كه گمان مى كنند او تنها سخن مى شنود ؛ « ليكن به خير شماست . او (پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم) به خدا ايمان دارد و اهل ايمان را تصديق كرده ، راستگو مى انگارد؛ و هم او رحمت است براى ايمانيان شما و البتّه براى آنان كه او را آزار دهند ، عذابى دردناك خواهد بود » . (توبه / 61)
و اگر مى خواستم نام گويندگان چنين سخنى را بر زبان آورم و به آنان اشارت كنم و مردم را به سويشان هدايت كنم (كه آنان را شناسايى كنند) مى توانستم ؛ ليكن به خدا سوگند در كارشان كرامت نموده ، لب فروبستم .
با اين حال خداوند از من خشنود نخواهد شد ؛ مگر فرمان او را در حقّ على به شما ابلاغ كنم . آنگاه پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم چنين خواند: « اى پيامبر! آنچه از سوى پروردگارت بر تو فرود آمده » (مائده / 67) در حقّ على، « ابلاغ كن وگرنه رسالت او را انجام نداده اى و البتّه خداوند تو را از آسيب مردمان ، نگاه مى دارد» . (مائده / 67)

آخرین نظرات