بخش چهارم خطبه غدیر
بلند كردن دست اميرالمومنين عليه السلام بدست رسول خدا (ص)
سپس فرمود: مردمان! كيست سزاوارتر از شمايان به شما؟ گفتند: خداوند و رسول او . آنگاه فرمود: آنكه من سرپرست اويم ، پس اين على ولى و سرپرست اوست . خداوندا! پذيراى ولايت او را دوست بدار و دشمن او را دشمن دار و يار او را يارى كن و رهاكنندهى او را تنها گذار . هان مردمان! اين على است برادر و وصى و نگاهبان دانش من و جاىنشين من در ميان امّت و ايمان آورندگان به من و بر تفسير كتاب خدا . او مردمان را به سوى خدا بخواند و به آنچه موجب خشنودى اوست ، عمل كند و با دشمنان او ستيز نمايد .
او سرپرست فرمانبردارى خدا باشد و بازدارنده از نافرمانى او . همانا اوست جانشين رسول اللَّه و فرمانرواى ايمانيان و از سوى خدا ، پيشواى هدايتگر . اوست پيكاركننده ى با پيمانشكنان و رويگردانان از راستى و درستى و بهدررفتگان از دين .
خداوند فرمايد: «فرمان من دگرگونى نمىپذيرد » . (ق / 29) پروردگارا! اكنون به فرمان تو مىگويم: خداوندا! دوستداران او را دوست دار و دشمنانش را دشمن . پشتيبانان او را پشتيبانى و يارانش را يارى كن و خوددارى كنندگان از يارى اش را رها كن . ناباورانش را از مهرت بِران و خشم خود را بر آنان فرود آور .
معبودا! تو خود در هنگام بيان ولايت على و برپايى او فرمودى: « امروز آيين شما را به كمال و نعمتم را براى شما تمام نمودم و با خشنودى ، اسلام را دين شما قرار دادم» . (مائده / 3) و فرمودى: « همانا ، دين نزد خدا تنها اسلام است » (آلعمران / 19)
و نيز فرمودى: « و آنكه به جز اسلام دينى بجويد ؛ از او پذيرفته نبوده ، در جهان ديگر ، در شمار زيانكاران خواهد بود» . (آلعمران / 85) خداوندا! تو را گواه مى گيرم كه پيام تو را به مردمان رساندم.
احیای غدیر
بخش سوم خطبه غدیر
اعلان رسمي ولايت و امامت دوازده امام
هان مردمان! بدانيد اين آيه دربارهى اوست . ژرفاى آن را بفهميد و بدانيد كه خداوند او را سرپرست و امام شما قرار داده و پيروىاش را بر مهاجران و انصار واجب كرده و بر پيروان آنان در نيكى، و بر صحرانشينان و شهروندان، و بر عجم و عرب و آزاده و برده و كوچك و بزرگ و سفيد و سياه و هر يكتاپرست ؛ اجراى گفتار و فرمانش لازم ، امرش نافذ ، ناسازگارش رانده ، پيرو و باوركنندهاش در مهر است .
البتّه كه خداوند ، او و شنوايان سخنش و پيروان راهش را آمرزيده است .
هان مردمان! براى آخرين بار در اين اجتماع به پا ايستاده ، (با شما سخن مىگويم .) سخنم را شنيده ، پيروى كنيد و فرمان پروردگارتان را گردن گذاريد كه خداوند عزّوجلّ صاحب اختيار و سرپرست و معبود شماست و سپس سرپرست شما ، فرستاده و پيامبر اوست كه اكنون با شما سخن مىگويد و پس از من به فرمان او ، على ولى و امام شماست .
سپس امامت ، در فرزندان من از نسل على خواهد بود تا برپايى رستاخيز كه خدا و رسول او را ديدار كنيد . روا نيست مگر آنچه خدا و رسول او و امامان روا دانند و ناروا نباشد مگر آنچه آنان ناروا دانند و خداوند عزّوجلّ هم روا و هم ناروا را به من شناسانده و من آموختههايم را از كتاب خدا و حلال و حرام او را در اختيار على گذاشتهام .
هان مردمان! او را برتر دانيد ؛ هيچ دانشى نيست مگر اينكه خداوند در جان من نبشته و من تمامى آن را در جان على ، امام پرهيزكاران ، ضبط كردهام و دانشى نبوده مگر آنكه به على آموختهام . او پيشواى روشنگر است كه خداوند در سورهى ياسين از او گفتوگو كرده: « و علم هر چيز را در امام مبين برشمرديم » . (يس / 12)
هان مردمان! او را فراموش نكنيد و از امامتش برنتابيد و از سرپرستىاش نگريزيد ؛ چرا كه شما را به درستى و راستى خوانده و خود نيز بدان عمل مىكند . او باطل را نابود كرده و شما را از آن بازدارد و هرگز نكوهشِ نكوهشگران او را از كار خدا باز ندارد . او نخستين مؤمن به خدا و رسول اوست و كسى در ايمان به من ، از او سبقت نجسته و همو جان خود را فداى رسولخدا كرده و با او همراه بوده است . تنها او همراه رسولخدا عبادت مىكرد و جز او از مردان كسى چنين نبود . على اوّلين نمازگزار و پرستشكنندهى همراه من است .
از جانب خدا بهاو دستوردادم تا (در شب هجرت) در بستر من بيارامد و او نيز فرمان برده ، پذيرفت كه جان خود را فداى من كند . هان مردمان! او رابرتر بدانيد كه خداوند او را برترى داده و پيشوايى او را پذيرا باشيد كه خداوند او را (به امامت) نصب كرده است .
هان مردمان! او امام از جانب خداست و خداوند هرگز توبهى منكر او را نپذيرد و چنين كسى را نيامرزد . اين است روش قطعىخداوند دربارهى ناسازگار با امامت على و حتماً او را به عذاب دردناك جاودانه كيفر خواهد كرد . پس ، از مخالفت او بهراسيد ؛ و گرنه خواهيد افتاد « در آتشى كه آتشگيرهى آن مردماناند و سنگ» (تحريم / 6) « كه براى حقستيزان آماده شده است» . (آلعمران / 131)
هان مردمان! به خدا كه پيامبران پيشين به ظهورم بشارت دادهاند و همانا من فرجام آنان و برهان بر آفريدگانِ آسمانيان و زمينيانم . آنكس كه راستى و درستى مرا باور نكند ، به كفر جاهلى گذشته درآمده و ترديد در سخنان امروزم ، همسنگ ترديد در تمامى محتواى رسالت من است و ناباورى در امامت يكى از امامان ، بهسان ناباورى در تمامى آنان است و جايگاه ناباوران امامت ما ، آتش دوزخ خواهد بود .
هان مردمان! خداوند عزّوجلّ از روى منّت و احسان خويش ، اين برترى را به من پيشكش كرده و خدايى جز او نيست . هشدار كه تمامى ستايشهاى من در تمامى روزگاران و هر حال و مقام، ويژهى اوست .
هان مردمان! على را برتر دانيد كه او برترينِ مردان و زنان ، پس از من است تا آن هنگام كه آفرينش برپاست و روزىشان فرود آيد . دورِ دور باد ، از مهر خداوند و خشمِ خشم باد ، بر آنكه اين گفتهام را نپذيرد و با من سازگار نباشد .
هان! آگاه باشيد جبرئيل از سوى خداوند خبرم داد: هر كه با على ستيزد و بر ولايت او گردن نگذارد ، نفرين و خشم من بر او باد . « البتّه بايست هر كس بنگرد كه براى فرداى خويش چه پيش فرستاده . پس تقوا پيشه كنيد » (حشر / 18) و از ناسازى با على بپرهيزيد ؛ « مباد كه گامهايتان پس از استوارى درلغزد» (نحل / 94) « و همانا خداوند بر كردارتان آگاه است » . (حشر / 18)
هان مردمان! او همجوار و همسايهى خداوند است كه در كتاب گرانقدر خود (قرآن) او را ياد كرده و دربارهى ستيزندگان با او فرموده: « مبادا كسى در روز قيامت بگويد: افسوس كه دربارهى همجوار و همسايهى خداوند كوتاهى كردهام» . (زمر / 56)
هان مردمان! در قرآن انديشه كنيد و ژرفاى آيات آن را دريابيد و بر محكماتش نظر كنيد و از متشابهات آن پيروى ننماييد . به خداوند سوگند كه باطنها و تفسير آن را روشن نمىكند مگر همينكه دست و بازوى او را گرفته و بالا آوردهام و اعلام مىدارم:
هر آنكس كه من سرپرست اويم ، اين على سرپرست اوست و او على ، فرزند ابىطالب ، برادر و وصىّ من است ؛ ولايت و سرپرستى او حكمى از سوى خداست كه بر من فروفرستاده است . هان مردمان! همانا على و پاكان از فرزندانم از نسل او ، يادگار گرانسنگ كوچكترند و قرآن ، يادگار ارزشمند بزرگتر . هر يك از اين دو از ديگر همراه خود حكايت مىكند و با آن سازگار است . آن دو هرگز از هم جدا نمىشوند تا در حوض كوثر بر من وارد شوند .
هان! آنان امانتداران خداوند در ميان آفريدگان و حاكمان او ، در زميناند . هشدار كه من وظيفهى خود را ادا كردم . وظيفهام را ابلاغ كردم و به گوش شما رساندم . هشدار كه روشن نمودم . بدانيد كه اين سخن خدا بود و من از سوى او سخن گفتم .هان بدانيد! هرگز به جز اين برادرم ، كسى نبايد « اميرالمؤمنين » خوانده شود . هشدار كه پس از من ، امارت مؤمنان براى كسى جز او روا نباشد .
بخش دوم خطبه غدیر
فرمان الهی برای مطلبی مهم
و اكنون به بندگى خويش و پروردگارى او گواهى مىدهم و وظيفه ى خود را در آنچه وحى شده ، انجام مىدهم ؛ مبادا از سوى او عذابى فرود آيد كه كسى را ياراى دور ساختن آن از من نباشد ، هر چند توانش بسيار و دوستىاش با من خالص باشد .
خداوندى جز او نيست - چرا كه به من هشدار داده كه اگر آنچه در حق على نازل كرده به مردم ابلاغ نكنم ، وظيفه ى رسالتش را انجام نداده ام . و خود او تبارك و تعالى امنيّت از آزار مردم را برايم تضمين كرده و البتّه كه او بسنده و بخشنده است .
پس آنگاه خداوند چنين وحى ام فرموده: « به نام خداوند همه مهرِ مهرورز» ، « اى فرستاده ى ما! آنچه از سوى پروردگارت بر تو فرو فرستاديم » (مائده / 67) درباره ى على و جانشينى او « به مردم برسان ؛ وگرنه رسالت خداوندى را به انجام نرسانده اى و او تو را از آسيب مردمان نگاه مىدارد» . (مائده / 67)
هان مردمان! در تبليغ آنچه خداوند بر من نازل فرموده، كوتاهى نكرده ام و اكنون سبب نزول آيه را بيان مىكنم: همانا جبرئيل از سوى سلام ، پروردگارم - كه تنها او سلام است - سه مرتبه بر من فرود آمد و فرمانى آورد كه در اين مكان به پا خيزم و به هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه علىّ بن ابى طالب ، برادر و وصىّ و جانشين من در ميان امّت و امام پس از من است .
همو كه جايگاه اش نسبت به من ، به سان هارون نسبت به موسى است ؛ مگر اينكه پيامبرى پس از من نخواهد بود و او پس از خدا و رسول او صاحب اختيار شماست و خداوند تبارك و تعالى آيه اى بر من نازل فرموده كه: « همانا تنها ولى و سرپرست و صاحب اختيار شما ، خداوند و پيامبرش و مؤمنانى اند كه نماز به پا مىدارند و در ركوع زكات مىپردازند » . (مائده / 55) و قطعاً علىّ بن ابى طالب ، نماز به پا داشته و در ركوع زكات پرداخته و پيوسته خداخواه است.
و من از جبرئيل درخواستم كه از خداوند سلام اجازه كند و مرا از مأموريت تبليغ به شما معاف دارد ؛ زيرا كمى پرهيزكاران و فزونى منافقان و دسيسه ى ملامتگران و مكر مسخره كنندگان اسلام را مى دانم ؛ همانان كه خداوند در وصفشان در كتاب خود فرموده:
« به زبان مى گويند آن را كه در دلهايشان نيست» (فتح / 11) و مى شمارند « آن را اندك و آسان ، حال آنكه نزد خداوند بس بزرگ است » . (نور / 15)
و نيز از آن روى كه منافقان ، بارها مرا آزار رسانيده اند تا بدانجا كه مرا اُذُن (سخن شنو و زودباور) ناميده اند ؛ به خاطر همراهى افزون و تمايل و پذيرش على از من و توجّه ويژه ى من به او ، تا بدان جا كه خداوند آيه اى فرو فرستاده: « و از آنان اند كسانى كه پيامبر خدا را آزرده و گويند: او سخن شنو و زودباور است . بگو: آرى ، او سخن شنوست » . (توبه / 61)
عليه آنان كه گمان مى كنند او تنها سخن مى شنود ؛ « ليكن به خير شماست . او (پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم) به خدا ايمان دارد و اهل ايمان را تصديق كرده ، راستگو مى انگارد؛ و هم او رحمت است براى ايمانيان شما و البتّه براى آنان كه او را آزار دهند ، عذابى دردناك خواهد بود » . (توبه / 61)
و اگر مى خواستم نام گويندگان چنين سخنى را بر زبان آورم و به آنان اشارت كنم و مردم را به سويشان هدايت كنم (كه آنان را شناسايى كنند) مى توانستم ؛ ليكن به خدا سوگند در كارشان كرامت نموده ، لب فروبستم .
با اين حال خداوند از من خشنود نخواهد شد ؛ مگر فرمان او را در حقّ على به شما ابلاغ كنم . آنگاه پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم چنين خواند: « اى پيامبر! آنچه از سوى پروردگارت بر تو فرود آمده » (مائده / 67) در حقّ على، « ابلاغ كن وگرنه رسالت او را انجام نداده اى و البتّه خداوند تو را از آسيب مردمان ، نگاه مى دارد» . (مائده / 67)
بخش دوم خطبه غدیر
فرمان الهی برای بیان مطلبی مهم
12- وَأُقِرُّلَهُ عَلى نَفْسى بِالْعُبُودِيَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ، وَأُؤَدّى ما أَوْحى بِهِ إِلَىَّ حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بى مِنْهُ قارِعَةٌ لايَدْفَعُها عَنّى أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حيلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ - لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ - لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنى أَنِّى إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لى تَبارَكَ وَتَعالَى الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَاللَّهُ الْكافِى الْكَريمُ. فَأَوْحى إِلَىَّ: (بِسْمِاللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، يا أَيُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ــ فى عَلِىٍّ يَعْنى فِى الْخِلاَفَةِ لِعَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ ــ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ).
13- مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى إِلَىَّ، وَ أَنَا أُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: إِنَّ جَبْرئيلَ هَبَطَ إِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى - وَ هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ كُلَّ أَبْيَضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِىَّ بْنَ أَبى طالِبٍ أَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى (عَلى أُمَّتى) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِىَّ بَعْدى وَهُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَاللَّهِ وَ رَسُولِهِ، وَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى عَلَىَّ بِذالِكَ آيَةً مِنْ كِتابِهِ (هِىَ): (إِنَّما وَلِيُّكُمُاللّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُواالَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ و وَيُؤْتونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ)، وَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ الَّذى أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَىالزَّكاةَ وَهُوَ راكِعٌ يُريدُاللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فى كُلِّ حالٍ.
14- وَسَأَلْتُ جَبْرَئيلَ أَنْ يَسْتَعْفِىَ لِىَ (السَّلامَ) عَنْ تَبْليغِ ذالِكَ إِليْكُمْ - أَيُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمى بِقِلَّةِ الْمُتَّقينَ وَكَثْرَةِ الْمُنافِقينَ وَإِدغالِ اللّائمينَ وَ حِيَلِ الْمُسْتَهْزِئينَ بِالْإِسْلامِ، الَّذينَ وَصَفَهُمُاللَّهُ فى كِتابِهِ بِأَنَّهُمْ يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَيْسَ فى قُلوبِهِمْ، وَيَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَاللَّهِ عَظيمٌ.
15- وَكَثْرَةِ أَذاهُمْ لى غَيْرَ مَرَّةٍ حَتّى سَمَّونى أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّى كَذالِكَ لِكَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِيّاىَ وَ إِقْبالى عَلَيْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّى) حَتّى أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فى ذالِكَ (وَ مِنْهُمُ الَّذينَ يُؤْذونَ النَّبِىَّ وَ يَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ ـ (عَلَىالَّذينَ يَزْعَُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) ـ خَيْرٍ لَكُمْ، يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنينَ وَ رحْمَةٌ لِلَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ و الَّذینَ یُؤذُنَ رَسوُلَ اللهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ) . وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّىَ الْقائلينَ بِذالِكَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّيْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَيْهِمْ بِأَعْيانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَيْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلكِنِّى وَاللَّهِ فى أُمورِهمْ قَدْ تَكَرَّمْتُ.
16- وَكُلُّ ذالِكَ لايَرْضَى اللَّهُ مِنّى إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ)، ثُمَّ تلا: (يا أَيُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ - فى حَقِّ عَلِىٍّ - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ).